احتجاج با قوم ثمود (قرآن)در آیات قرآن به احتجاج‌هایی که در برای قوم ثمود آورده شده، اشاره شده است. ۱ - احتجاج به آفرینش انساناحتجاج صالح علیه‌السلام در برابر قوم خود، به آفرينش انسان از سوى خدا، جهت اثبات توحيد عبادى: «والى ثَمودَ اخاهُم صلِحًا قالَ يقَومِ اعبُدُوا اللَّهَ ما لَكُم مِن الهٍ غَيرُهُ هُوَ انشَاكُم مِنَ الارضِ ... • قالوا يصلِحُ قَد كُنتَ فينا مَرجُوًّا قَبلَ هذا اتَنهنا ان نَعبُدَ ما يَعبُدُ ءاباؤُنا وانَّنا لَفى شَكٍّ مِمّا تَدعونا الَيهِ مُريب؛و بسوی قوم ثمود، برادرشان صالح را (فرستادیم)؛ گفت: ای قوم من! خدا را پرستش کنید، که معبودی جز او برای شما نیست! اوست که شما را از زمین آفرید، ... گفتند: ای صالح! تو پیش از این، مایه امید ما بودی! آیا ما را از پرستش آنچه پدرانمان می‌پرستیدند، نهی می‌کنی؟! در حالی که ما، در مورد آنچه به سوی آن دعوتمان می‌کنی، در شک و تردید هستیم!» ۲ - احتجاج به ناقهاحتجاج صالح علیه‌السلام در برابر قومش، به دليل روشن (ناقه) براى اثبات نبوت خويش: ۱. «والى ثَمودَ اخاهُم صلِحًا قالَ يقَومِ اعبُدُوا اللَّهَ ما لَكُم مِن الهٍ غَيرُهُ قَد جاءَتكُم بَيّنَةٌ مِن رَبّكُم هذِهِ ناقَةُ اللَّهِ لَكُم ءايَةً ...؛و به سوی (قوم) ثمود، برادرشان صالح را (فرستادیم)؛ گفت: ای قوم من! (تنها) خدا را بپرستید، که جز او، معبودی برای شما نیست! دلیل روشنی از طرف پروردگارتان برای شما آمده: این ناقه الهی برای شما معجزه‌ای است....» ۲. «والى ثَمودَ اخاهُم صلِحًا قالَ يقَومِ اعبُدُوا اللَّهَ ... • قالَ يقَومِ ارَءَيتُم ان كُنتُ عَلى بَيّنَةٍ مِن رَبّى وءاتنى مِنهُ رَحمَةً ... • ويقَومِ هذِهِ ناقَةُ اللَّهِ لَكُم ءايَةً فَذَروها تَأكُل فى ارضِ اللَّهِ ولا تَمَسّوها بِسوءٍ فَيَأخُذَكُم عَذابٌ قَريب؛و بسوی قوم ثمود، برادرشان صالح را (فرستادیم)؛ گفت: ای قوم من! خدا را پرستش کنید ... گفت: ای قوم! اگر من دلیل آشکاری از پروردگارم داشته باشم، و رحمتی از جانب خود به من داده باشد (، می‌توانم از ابلاغ رسالت او سرپیچی کنم)؟! ... ای قوم من! این ناقه خداوند است، که برای شما نشانه‌ای است؛ بگذارید در زمین خدا به چرا مشغول شود؛ هیچ گونه آزاری به آن نرسانید، که بزودی عذاب خدا شما را خواهد گرفت!» ۳ - پانویس۴ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۹، ص۳۸۷، برگرفته از مقاله «احتجاج با ثمود». |